آدمها باهم فرق میکنند
راهنمایی برای پیشداوری نکردن و با ارزش دانستن تفاوت ها
«خداوند ما را آفریده است، با تمام تفاوتهایی که داریم. اگر میخواهیم در دنیایی زندگی کنیم که این باور را درک و تحسین میکند، کودکانمان باید یاد بگیرند چطور با افرادی که با آنها تفاوت دارند زندگی، بازی یا کار کنند.»
گاهیاوقات کودک با رفتارهایی از دیگران مواجه میشود که برای او قابل درک نیست. یا حتی ممکن است ویژگیهای ظاهری و جسمی بعضی از افراد برای او عجیب به نظر بیاید. شناخت ناکافی کودک از مفهوم تفاوت انسانها، باعث میشود او قضاوت نادرستی نسبت به دیگران پیدا کند. ما میتوانیم با خواندن قصههایی که شخصیتهای آن ویژگیهای جسمی و فرهنگهای متفاوتی دارند، این مفهوم را به کودک آموزش دهیم. پذیرفتن تفاوتها و یافتن راههایی برای تعامل مناسب با افراد مختلف، منجر به رشد بلوغ روانی کودک میشود.
باارزش دانستن تفاوتها و پیشداوری نکردن دیگران
«آدمها باهم فرق میکنند» را «کریستین ای. آدامز» به نگارش درآورده است. این کتاب اهمیت درک تفاوتهای دیگران را برای کودکان بازگو میکند و آسیبهای ناشی از قضاوت کردن بهواسطهی عدم درک درست از تفاوتها را نشان میدهد.
در بخشی از مقدمهی کتاب آمده است: «این کتاب به کودکان کمک میکند معنای اختلاف و تفاوت را درک کرده و آن را تشخیص بدهند. آنها متوجه خواهند شد پیشداوریها چطور ذهن یک نفر را مسموم کرده و آن را نسبت به ایجاد شناخت واقعی، کور و مسدود میکند. این کتاب به کودکان میآموزد چطور تفاوتهای دیگران را گرامی بدارند. هدف این است که راه درک و شناختی به آنها نشان داده شود که به صلح منتهی میشود. همانطور که «آتیکاس فینچ» در رمان معروف «کشتن مرغ مقلد» به دخترش میگوید: «تو هرگز به معنای واقعی یک نفر را درک نمیکنی، مگر آنکه زندگی را از چشمان او ببینی… مگر اینکه وارد پوست او شده و با پاهای او در جهان قدم بزنی.»
استفاده از قیدهای مطلق، زمینهساز قضاوتهای نادرست میشوند
به کار بردن اصطلاحاتی مثل همه، هیچکس، هرگز، همیشه و… فرصت تحلیل و بررسی کردن را از ذهن میگیرند و زمینهی قضاوتهای نادرست را فراهم میکنند. ما باید به کودک یاد بدهیم زمانیکه او اطلاعات کاملی دربارهی اشخاص ندارد، نمیتواند قضاوت درستی دربارهی آنها داشته باشد.
بخشی از کتاب به کودک نشان میدهد حتی انسانهایی که مربوط به یک قوم و فرهنگ هستند، در بعضی از مسائل با یکدیگر متفاوتند: «اگر شنیدی کسی در اشاره به گروه یا قوم خاصی میگوید «تمام» آنها یک ویژگی مشترک دارند؛ بدان که تعصب و پیشداوری آنجا راه پیدا کرده است. مثلا اگر بگوییم تمام مردم سفیدپوست باهوشتر از بقیه هستند یا نیستند، این یک نوع تعصب و پیشداوریست. هیچکس نمیتواند ادعا کند همهی آدمهایی که یک خصوصیت مشابه دارند، در چیز دیگری هم مثل هم هستند. چون هیچکس نمیتواند با همهی آنها ملاقات داشته باشد و تکتک آنها را بشناسد.»
دیگران را به واسطهی تفاوتشان مسخره نکن
مسخره شدن به شخصیت افراد آسیب میرساند و حس ناخوشایندی را در آنها ایجاد میکند. این احساس ناخوشایند میتواند در نحوهی تعامل با دیگران نیز تاثیر داشته باشد. مثلا کودکی که توسط همسالان خود مسخره میشود، ممکن است به دلیل احساس سرخوردگی، از بودن در جمع فاصله بگیرد و یا احساس خشم او را وادار به تلافی کند. کتاب «آدمها با هم فرق میکنند» حس ناخوشایند مواجهه با مسخره شدن را اینگونه به کودک نشان میدهد: «اگر کسی را به دلیل تفاوتی که دارد مسخره کنید و برای او القاب زشت بگذارید، باعث میشوید او حسابی برنجد و حس کند آدم خوبی نیست. اگر کسی تا به حال خودت را مسخره کرده باشد، حتما یادت میآید آن زمان چه حس ناخوشایندی داشتی. پس تو دیگران را مسخره نکن.»
با دیگران طوری رفتار کن که میخواهی با تو رفتار کنند
وقتی کودک به درک درستی از مفهوم احترام به تفاوتها میرسد، میتواند تعامل خود را به سمتی پیش ببرد که هم خود لذت ببرد و هم طرف مقابل. این کتاب آینهای مقابل کودک قرار میدهد و به این وسیله اهمیت احترام گذاشتن به خود حقیقی دیگران را برجسته میکند: «اگر بچهها با تو بازی نمیکردند یا هیچکس نمیخواست با تو حرف بزند، چه احساسی پیدا میکردی؟ اگر دیگران بدون اینکه تو را بشناسند، به تو فرصتهای برابر نمیدادند چی؟ به این فکر کن دلت میخواهد با تو چه رفتاری داشته باشند و به دیگران هم اجازه بده خودشان باشند.»
کتاب در ادامهی تعریف احترام به دیگران، توضیح میدهد که پذیرش افراد به معنای تایید رفتارهای اشتباه آنها نیست: «احترام گذاشتن به دیگران یعنی اینکه آنها را با همان تفاوتهایی که دارند بپذیری، اما مجبور نیستی تمام رفتارهای آنها را هم دوست داشته باشی. بعضی کارها مثل قانونشکنی، دروغگویی و دزدی قابل قبول نیستند.»
«آدمها با هم فرق میکنند» برای گروه سنی پیشدبستان و دبستان مناسب است. این کتاب در اپلیکیشنهای فیدیبو و طاقچه در دسترس است.