چگونه کودکان مسئولیت پذیر پرورش دهیم؟
کودکان مسئولیت پذیر برای یک زندگی سالم در آینده آماده میشوند. پذیرش مسئولیت به رشد هوش هیجانی، بهداشت روانی و خودپنداره مثبت منجر میشود.
مسئولیتپذیری یکی از مهارتهای بسیار مهم و کاربردی در زندگیست؛ که آموزش آن بایستی از سنین کودکی آغاز شود. این آموزش بهعهدهی والدین یا مراقب است. پذیرش مسئولیت در کودک به رشد هوش هیجانی، بهداشت روانی و خودپندارهی مثبت منجر میشود. نهادینه شدن مسئولیتپذیری در زمان کودکی، فرد را برای یک زندگی سالم و بهنجار در آینده نیز آماده میکند.
راهکارهایی برای پرورش کودکان مسئولیت پذیر
چند راهکار ساده برای مسئولیتپذیر کردن کودکان:
الگوی مناسبی باشیم
برای اینکه کودک مسئولیتپذیری تربیت کنیم، باید ابتدا خودمان الگوی رفتاری مناسبی باشیم. چون او از رفتار ما تقلید میکند. مثلا اگر از کودک انتظار داریم مسئولیت جمعآوری اتاقش را بپذیرد، باید ما نیز محیط خانه را مرتب نگه داریم.
در کنار انجام رفتار، خوب است که دلیل آن رفتار را نیز توضیح دهیم تا کودک متوجه اهمیت مسئولیتپذیری شود. مثلا در ارتباط با ضرورت جمع کردن وسایل اینطور بگوییم:
«درست است که الان خستهایم؛ اما باید قبل از خواب هرکدام از وسایلی را که استفاده کردهایم سر جایشان بگذاریم تا خانه مرتب بماند.»
یا مثلا در ارتباط با مسئول بودن بهعنوان یک شهروند میتوانیم اینطور توضیح دهیم:
«همانطور که ما در خانه آشغالها را روی زمین نمیریزیم، در پارک و خیابان هم باید آشغال را در سطل زباله بریزیم.»
سن و ویژگیهای رفتاری کودک را درنظر بگیریم
مسئولیتها باید متناسب با سن و ویژگیهای رفتاری کودک باشد. اگر کاری که از او میخواهیم متناسب با سنش نباشد، دلزده و ناامید میشود. بهتدریج هرچه سن کودکمان بیشتر میشود، مسئولیتهای بیشتری به او میدهیم.
در کنار سن، ویژگیهای شخصیتی و رفتاری کودک را نیز باید لحاظ کنیم. مثلا بعضی از کودکان تمرکز بهتری دارند و وظایفشان را دقیقتر انجام میدهند. در مقابل، کودکانی هستند که کمتوجهاند و لازم است وقت بیشتری را برای آموزش مسئولیتپذیری آنها صرف کنیم. حال اگر ما صبور نباشیم و کارهای کودک را خودمان انجام دهیم؛ او شخصیتی وابسته پیدا میکند.
از طرفی، کودکانی هستند که بهدلیل مشکلات و نابسامانیهای خانواده، مجبورند مسئولیتهایی فراتر از حد توانشان بپذیرند؛ مثل کودکان کار. این مسئله باعث آسیبهای جسمی و روانی در آنها میشود و حمایتهای نهادهای مردمی میتواند مشکلات کودکان کار را کمتر کند.
قوانین را برای کودک شرح دهیم
برای اینکه کودک وظایف خود را انجام دهد، لازم است با قوانین محیطهای مختلف آشنا شود. هرچقدر قوانین را ساده و واضح بیان کنیم، کودک به شیوهی مناسبتتری به آنها پاسخ میدهد. البته ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که هیچگاه مخالف آنچه گفتهایم، عمل نکند. ممکن است بعضیاوقات کودک شرایط جسمی و روحی مناسبی نداشته باشد و نتواند طبق قوانین ما رفتار کند. بنابراین قوانین باید از انعطاف کافی برخوردار باشند؛ تا هر زمان که لازم شد بر اساس نیازهای کودک تغییر کنند.
بهجای جملات منفی از جملات مثبت استفاده کنیم
اگر در مکالمه با کودک از جملاتی با بار منفی استفاده کنیم، باعث میشود او نسبت به انجام وظایفش احساس اجبار کند و همیشه وابسته به تذکر ما شود. درحالیکه استفاده از جملات مثبت، کودک را با ما همراهتر میکند.
مثلا بهجای اینکه بگوییم: «اگر تکالیفت را انجام ندهی، نمیتوانی تلویزیون تماشا کنی.» از این عبارت استفاده کنیم: «اگر میخواهی تلویزیون تماشا کنی، اول باید تکالیفت را انجام دهی.»
با استفاده از جملات مثبت میتوانیم اولویتبندی در کارها _که لازمهی مسئول بودن است_ را به کودک آموزش دهیم.
به کودک فرصت فکر کردن دهیم
بهجای اینکه همیشه وظایف کودک را یادآوری کنیم، از او بپرسیم در آن موقعیت خاص چه کارهایی را باید انجام دهد. مثلا دربارهی مسواک زدن قبل از خواب جملهی امری: «قبل از خواب باید مسواک بزنی» را به سوال: «حالا قبل از خواب چه کاری باید انجام دهی؟» تغییر دهیم. در واقع با این سوالات کاری میکنیم که کودک روی مسئولیتهای خود تمرکز کند؛ تا به مرور زمان یاد بگیرد بدون وابستگی به تذکرهای ما، کارهایش را انجام دهد.
مسئولیت پذیری در کودکان را تشویق کنیم
هنگامیکه کودک از پس مسئولیت خود بهخوبی برآمده است؛ رفتارش را تشویق کنیم. بهخصوص زمانهایی که خودش برای انجام کاری پیشقدم میشود. مثلا اگر بدون اینکه ما از او بخواهیم خانه را مرتب کند، جملاتی نظیر «عزیزم به تو افتخار میکنم» در تقویت روحیهی مسئولیتپذیریاش نقش بهسزایی دارد. در واقع با تشویق کلامی، به کودک این پیام را میدهیم که حس مسئولیتپذیری او برای ما بسیار ارزشمند است.
به کودک برچسب بیمسئولیتی نزنیم
اگر کودکی که در انجام نقشهایش کاستی دارد را بیمسئولیت خطاب کنیم، او به این باور میرسد که از عهدهی کاری برنمیآید و بهسختی میشود ذهنیت کودک را تغییر داد. در این مواقع بایستی علت عدم مسئولیتپذیری را پیدا کنیم و به تناسب آن مهارت لازم را به کودک آموزش دهیم.
به کودک یاد بدهیم عواقب اشتباهش را بپذیرد
یکی از راههای تقویت مسئولیتپذیری در کودک، مواجهه با عواقب رفتارهای اشتباه است. مثلا اگر کودک اسباببازیهایش را جمع نکرد، به او بگوییم: «تا یک روز نمیتوانی از آن اسباببازیها استفاده کنی.» یا اگر به تکرار مدادش را گم میکند، بگوییم: «این بار با پول توجیبی خودت باید مداد بخری.» وقتی ما از سر دلسوزی اشتباهات کودک را اصلاح نکنیم، او یاد میگیرد در برابر هر رفتارش مسئول باشد.
کودکان مسئولیت پذیر، کودکانی با اعتماد به نفس
مسئولیتپذیری در کودکان اعتماد به نفس آنها را افزایش میدهد؛ درنتیجه هنگامیکه با مسئلهای روبرو میشوند، میتوانند بهتنهایی تصمیم بگیرند. این کودکان وقتی به سنین بزرگسالی میرسند، روابط خانوادگی و اجتماعی سالمتری را تجربه میکنند.