ارتباط همدلانه با کودک

تجربه‌ی ناکامی‌ها و مشکلات، جزء جدایی‌ناپذیر زندگی ماست. کودک نیز با این شرایط و احساس ناخوشایند متاثر از آن روبه‌رو می‌شود. در چنین موقعیتی همدلی کردن با کودک به کاهش فشار روحی او کمک زیادی می‌کند.

همدلی با کودکان

همدلی یعنی با گوش، چشم و قلب‌مان به کودک توجه کنیم و از طریق زبان بدن نشان دهیم احساس او را درک می‌کنیم. ممکن است مسئله‌ای که موجب ناراحتی فرزندمان شده، برای ما مهم نباشد. ولی کم‌اهمیت جلوه دادن مشکل کودک، عامل بازدارنده‌ای برای دوباره در میان گذاشتن احساسات از طرف اوست. بنابراین همدلی تاثیر بسیار عمیقی بر حفظ روابط ما با کودک می‌گذارد.

همدلی مناسب با کودک

بازخورد کلامی مناسب بدهیم

بیان ما هنگام ابراز احساسات کودک باید حمایت‌کننده باشد. بازخوردهایی مثل: «این مسئله‌ی مهمی نیست که تو برای آن ناراحت شوی. یا تو آن‌قدر بزرگ شدی که بابت این موضوعات پیش‌پاافتاده ناراحت نشوی.» نه‌تنها کمکی به آرامش یافتن کودک نمی‌کند، بلکه او را از ما دور می‌کند. کلمات کوتاهی مانند: «می‌فهمم» «واقعا؟» «وای چه بد!» نشان‌دهنده‌ی علاقه‌ی ما به احساسات کودک هستند و بهترین مشوق برای ادامه‌ی صحبت او محسوب می‌شوند. درحین صحبت کودک می‌توانیم جملاتی را برای نشان دادن درک‌مان از احساس او به کار ببریم، مانند: «آره، حق داشتی از این اتفاق ناراحت شوی.» «منم وقتی هم‌سن تو بودم، خیلی دوست داشتم این کار را انجام دهم و وقتی شرایطش پیش نمی‌آمد، خیلی ناراحت می‌شدم.»

مهارت‌های اجتماعی کودک را ارزیابی کنیم

خوب گوش دادن به صحبت‌های کودک، باعث می‌شود متوجه شویم مشکلی که او را آزار می‌دهد ناشی از پایین بودن کدام مهارت اجتماعی در اوست و به کودک کمک کنیم تا آن مهارت را در خود تقویت کند. مثلا کودکی که دچار کم‌رویی یا ترس باشد، در ارتباط برقرار کردن با هم سن و سالانش مشکل خواهد داشت و این موضوع باعث ناراحتی او می‌شود. زمانی‌که احساسات منفی کودک را در این رابطه شنیدیم و متوجه خجالتی بودن او شدیم، با آموزش مهارت‌های ارتباطی، کودک را در برقراری روابط سالم با هم سن و سالانش کمک کنیم.

از کودک سوال بپرسیم

سوالات خودمان را از کودک با کلماتی مثل چرا، چطور و چگونه بپرسیم. این‌گونه سوال‌ها علاوه‌بر این‌که کودک را به درک بهتری نسبت به احساس خود می‌رساند، کمک می‌کند تا به درک احساسات دیگران نیز دست پیدا کند و همدلی کردن را یاد بگیرد. مثلا کودک می‌گوید: «دوستم دیگر به من علاقه ندارد.» سوال ما: « چرا همچین احساسی کردی؟» کودک: «چون امروز با من بازی نکرد.» سوال ما: «دوستت امروز خسته یا ناراحت به‌نظر نمی‌آمد؟» کودک: «چرا، فکر کنم ناراحت بود.» پاسخ ما: «یادت هست چند روز پیش که خودت هم ناراحت بودی، حوصله‌ی بازی کردن با  دوستت را نداشتی؟ ولی من مطمئنم تو همیشه به او علاقه داری. اگر او هم امروز با تو بازی نکرده، چون بی‌حوصله بوده و این به معنی دوست نداشتن تو نیست.»

تفاوت‌های فردی کودک را در نظر بگیریم

هر کودکی ویژگی‌های منحصربه‌فرد خود را دارد و در مقابل مشکلات و ناراحتی‌های پیش‌آمده متناسب با شرایط روحی خود واکنش نشان می‌دهد. ممکن است ما در دوران کودکی با شرایط مشابه امروز کودک‌مان روبه‌رو بودیم، ولی به‌شدت او آسیب روحی ندیدیم. دلیل این موضوع تفاوت‌های فردی‌ست و نشان‌دهنده‌ی این است که شاید کودک ما روحیه‌ی حساس‌تری دارد. بنابراین این باور را درون خود تقویت کنیم که واکنش کودک به مسائل مختلف، قرار نیست دقیقا به همان میزانی که ما انتظار داریم بروز پیدا کند.

در لحظه راه حل ارائه ندهیم 

زمانی‌که کودک ناراحتی خودش را با ما درمیان می‌گذارد، به او راه حل ارائه ندهیم. زیرا کودک در آن لحظه فقط می‌خواهد شنیده و درک شود. حتی اگر کودک در آن پیشامد مقصر بوده، نباید در آن شرایط او را سرزنش کنیم و بهتر است در موقعیت دیگری که کودک از ناراحتی درآمده با او صحبت کنیم. این مسئله را نیز لحاظ کنیم که دادن راه حل توسط ما به‌صورت پیشنهاد باشد، نه این‌که کودک احساس کند چیزی به او تحمیل می‌شود. ما می‌توانیم نظر کودک را درباره‌ی پیشنهادهای‌مان جویا شویم و از او بخواهیم اگر خودش هم چیزی به ذهنش می‌رسد بیان کند. 

همدلی یعنی با گوش، چشم و قلب‌مان به کودک توجه کنیم و از طریق زبان بدن نشان دهیم احساس او را درک می‌کنیم.

همدلی با کودکان بی‌سرپرست

آنچه در درک ما از کودکان بی‌سرپرست اهمیت دارد و منجر به رفتار همدلانه مناسب می‌شود، این است که بدانیم وضعیت موجود این کودکان به انتخاب خودشان نبوده است و برای هرکدام از ما این امکان وجود داشت که در شرایط مشابه آن‌ها قرار بگیریم. کودکان بی‌سرپرست معمولا احساس عدم اعتماد و سردرگمی دارند. بنابراین اولین گام برای همدلی با آن‌ها، جلب کردن اعتمادشان است که به‌دنبال آن بتوانند مسائل خود را با ما درمیان بگذارند. 

در این راستا موسسه نیکوکاری مــهــرطه با فراهم کردن محیطی آرام و صمیمی و همچنین استفاده از مشاوران، مددکاران و مربیان کارآزموده توانسته اعتماد دخترانش را به خود جلب نماید.

ارتباط همدلانه با کودک

چگونه با کودک داغدار همدردی کنیم؟

برای همدلی با کودک داغدار باید در نظر داشته باشیم که فرایند سوگ برای بزرگسالان بین ۶ تا ۱۲ ماه طول می‌کشد؛ ولی چون کودکان معمولا آمادگی روبرو شدن با پدیده‌ی مرگ را ندارند، نمی‌توانند دوره‌ی سوگ را به‌صورت طبیعی طی کنند و ممکن است علائمی مثل اضطراب، بی‌اشتهایی، پرخاشگری، ترس و… را از خود نشان دهند. بنابراین همدلی مناسب و حمایت ما برای گذرکودک از این دوران سخت می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد.

کودک را در آغوش بگیریم

کودک را در فرصت‌های مناسب با سکوت در آغوش بگیریم. این کار در انتقال بهتر احساس همدلی ما با کودک موثر است. 

در به کار بردن جملات دقت کنیم 

در انتخاب جملات برای آرام کردن کودک توجه داشته باشیم. وقتی می‌خواهیم حرفی به کودک بزنیم، درک و فهم او را در نظر بگیریم. مثلا از به کار بردن چنین جمله‌ای پرهیز کنیم: «خدا آن‌هایی که خیلی خوب هستند را پیش خودش می‌برد.» قصد ما این است که به کودک بفهمانیم جایگاه پدر یا مادر ازدست‌رفته‌اش امن است؛ ولی چیزی که برای او مهم است فقدان مادر یا پدرش است، نه جایگاه آن‌ها. ممکن است او این‌گونه برداشت کند: «هر لحظه امکان دارد افرادی که دوست‌شان دارم را از دست بدهم.» بنابراین نه‌تنها به آرامش نمی‌رسد، بلکه دچار اضطراب مداوم از دست دادن می‌شود. 

حمایت افراطی نکنیم

به اسم همدلی، در حمایت از کودک زیاده‌روی نکنیم. این‌که فکر کنیم چون کودک بی‌سرپرست است یا دچار مشکلاتی از قبیل بدسرپرستی، محرومیت‌های احساسی و مادی‌ست، پس باید همیشه مرکز توجه باشد و هرآنچه خواست برایش فراهم شود؛ کاملا اشتباه است. ما با این کار باعث می‌شویم کودک شخصیتی وابسته و خودخواه پیدا کند. حمایت عاطفی و همدلی ما باید در مسیری باشد که کودک را به مرور زمان به شرایط عادی زندگی برگرداند و او بتواند با  فقدان‌ها و کمبودهای زندگی اش کنار بیاید. 

مثلا برای کودکی که در موسسه‌ی شبانه‌روزی نگهداری می‌شود و از نبودن در کنار مادر و پدرش احساس ناراحتی می‌کند، می‌توانیم توضیح دهیم که فقط او این مشکل را ندارد و کودکان دیگری هم که در آن محیط زندگی می‌کنند، شرایطی مشابه او را دارند. به این ترتیب، کودک متوجه می‌شود تنها او دارای چنین مشکلی نیست و به مرور زمان خود را با شرایط جدید سازگار می‌کند. 

سخن آخر

ما در جایگاه پدر و مادر یا سرپرست، تمام آن چیزی هستیم که کودک در دنیا دارد و زمانی‌که به مشکلی برمی خورد و احساس بدی پیدا می‌کند، به همدلی واقعی ما نیاز دارد. 

مددکاران موسسه‌ی مــهــرطه سعی در برقراری ارتباط صمیمانه‌تر و موثرتر با دختران خود داشته و به صحبت‌های‌شان با جان و دل گوش می‌کنند. علاوه بر همدلی مناسب، مهارت‌های اجتماعی آن‌ها را افزایش می‌دهند تا در روابط خود با دیگران احساس بهتری را تجربه کنند. 


این مطلب را به اشتراک بگذارید