کمال گرایی در کودک با نگاهی بر کتاب من خوب هستم
کمال گرایی بهعنوان یک ویژگی شخصیتی، نه تنها باعث رشد و پیشرفت در کودک نمیشود؛ بلکه او را مستعد ابتلا به اضطراب و افسردگی میکند.

«سلام! داشتم این گربه را نجات میدادم. میدانید چرا؟ چون من یک تخم مرغ خوبم. یک تخم مرغ خییییلی خوب. راست میگویم! من همهجور کار خوب انجام میدهم؛ مثلا خریدهایتان را میآورم. به گلهایتان آب میدهم. پنچری لاستیک ماشینتان را میگیرم. خانهتان را رنگ میکنم. هر کمک دیگری هم احتیاج داشته باشید، من در خدمتتان هستم.»
آیا کودکمان دوست دارد همیشه در هر کاری کامل باشد و در چشم دیگران بهترین به نظر برسد؟ اگر او همهی تمرکز خود را روی عالی بودن و بهتر دیده شدن بگذارد، میتواند از داشتههای خود به معنای واقعی لذت ببرد؟
توجه کودک به رفتارهای مناسب و تلاش برای موفق شدن در فعالیتها یک ویژگی مطلوب است. اما درصورتیکه این ویژگی به کمال گرایی تبدیل شود، نهتنها باعث رشد و پیشرفت کودک نمیشود؛ بلکه او را مستعد ابتلا به اضطراب و افسردگی میکند. کودک کمال گرا تنها به نتیجهی فعالیتها فکر میکند و کوچکترین شکستی او را به هم میریزد. او نمیتواند با کسانی ارتباط داشته باشد که با ایدهآلهایش فاصله دارند. به همین دلیل معمولا سعی میکند دیگران را به هنجارهای خودش نزدیک کند. برای خوب دیده شدن ممکن است کارهایی را انجام دهد که در حیطهی وظایفش نیست یا فراتر از تواناییهای اوست.
بنابراین برای بهبود کیفیت زندگی کودک کمال گرا، لازم است هنگام انجام فعالیتهای متناسب با سن و موقعیتش، فارغ از نتیجه به تلاشهای او توجه بیشتری نشان دهیم. آشنا کردن کودک با واقعیتهای زندگی و آموزش مهارت سازگاری نیز به غلبه بر کمال گرایی در او کمک میکند.
اهمیت تعادل داشتن با کتاب من خوب هستم
کتاب «من خوب هستم» را «جوری جان» نوشته است. این نویسندهی آمریکایی در لیست پرفروشترین نویسندگان کتاب کودک «نیویورک تایمز» قرار دارد. او تاکنون جوایز ادبی معتبری دریافت کرده است. کتاب «من خوب هستم» اثری تحسینبرانگیز در ستایش تعادل داشتن است و نشان میدهد که چگونه خارج شدن از مسیر تعادل در رفتار، میتواند به فرد آسیب برساند.
«من خوب هستم» داستان تخم مرغ خوبیست که با یازده تخم مرغ دیگر زندگی میکند. او تمام تلاش خود را برای عالی بودن انجام میدهد. به همه کمک میکند، حتی بیشتر از توانش؛ چون معتقد است خوب بودن ارزش تحمل فشار و سختی را دارد. تخم مرغ خوب میخواهد همهی اشتباهات اطرافیان را درست کند. اما با وجود رفتارهای خوبش، احساس خوشایندی ندارد. تا اینکه پی میبرد لازم نیست همیشه بهترین باشد و باید خودش را از این فشار رها کند.

خیلیوقتها خوب بودن کافی است!
تخم مرغ خوب همیشه به بهترینها فکر میکند و باور دارد که همه چیز باید درست و عالی پیش رود. او حتی اشتباهات دیگران را هم درست میکند، چون میخواهد همیشه عالی به نظر برسد. اما بعد از مدتی متوجه میشود که بهخاطر تحمل فشارهای کاری و استرسهای زیاد، پوستهی سرش ترک برداشته است. «من خوب هستم» به کودک یاد میدهد که تلاش افراطی برای بهترین بودن، میتواند آسیبهای جسمی و روحی در پی داشته باشد. این کتاب با نشان دادن ترکهای سر تخم مرغ خوب، توانسته مفهوم آسیب ناشی از استرسهای روحی را برای کودک ساده و قابل فهم کند.
والدین یا سرپرستی که از کودک انتظار دارد همیشه در رفتار و عملکردش عالی باشد، ناخواسته به او این پیام را میدهد که تنها بهترین است که ارزش دارد و این باور منجر به کمالگرایی در کودک میشود. از آنجاییکه او همیشه نمیتواند توقعات والدین یا سرپرست را بهطور کامل برآورده سازد، ممکن است فکر کند دیگر دوستداشتنی نیست. اگر احساس ارزشمندی کودک همیشه وابسته به بهترین بودن باشد، دچار آسیبهای روحی مثل اضطراب و افسردگی میشود. بنابراین خیلیوقتها خوب بودن برای کودک کافیست؛ چون حفظ آرامش و امنیت روانی او بر بهترین بودن اولویت دارد.

ترمیم آسیبها با مراقبت از خود
بعضی از کودکان کمالگرا به اندازهای درگیر خوب بودن حال اطرافیان خود میشوند و برای جلب رضایت آنها تلاش میکنند که نیازهای خود را کمرنگتر از چیزی که باید میبینند. عدم توجه به نیازها و علایق خود در این کودکان، میتواند زمینهساز افسردگی شود و آنها را به مرور زمان به فردی منزوی تبدیل کند. آموزش تکنیکهای ریلکسیشن یا تنآرامی به کودکان کمالگرا و ممارست آنها به انجام این تمرینات، باعث میشود بهتر بتوانند روی خودشان تمرکز کنند. در کنار آموزش ریلکسیشن، با فراهم کردن شرایط مناسب برای سوق دادن کودکان کمالگرا به سمت فعالیتهای هنری و ورزشی، میتوانیم به کنترل این ویژگی رفتاری در آنها کمک کنیم. همانطور که تخم مرغ بالاخره توانست با تمرکز بر خودش و انجام فعالیتهای لذتبخش بر کمالگرایی غلبه کند.
«کمکم داشتم روی خودم و چیزی که میخواستم تمرکز میکردم. رفتم پیادهروی. کتاب خواندم. روی آب شناور شدم. در دفترچهام خاطره نوشتم. راههای سادهای برای آرامش پیدا کردم. اینکه نفسم را حبس کنم و آن را بیرون بدهم. حتی نقاشی را شروع کردم. و یکبار هم که شده برای خودم وقت گذاشتم. فکر میکنید چی شد؟ همهی ترکهای من خوب شد.»
تجربهی احساس آرامش با پذیرش تفاوتها
«من خوب هستم» برای کودک از واقعیت زندگی میگوید و نشان میدهد میتوان با وجود تفاوتهای فردی، کنار یکدیگر زندگی کرد و از بودن کنار هم لذت برد. تخم مرغ خوب که به دلیل متفاوت بودن از تخم مرغهای دیگر آنها را ترک کرده بود، حالا با رسیدن به مفهوم پذیرش خود و دیگران تصمیم جدیدی می گیرد.
«حالا یک تصمیم بزرگ گرفتم و میخواهم برگردم به همان جعبهی مقوایی. هر چه باشد این بیرون احساس تنهایی میکنم. اما حالا میدانم که چجوری باید با بقیهی تخم مرغها رفتار کنم. دل همه برای من تنگ شده بود. دل من هم برای آنها تنگ شده بود. البته که هنوز هم گاهی یکی بدرفتاری میکند. ولی دیگر مثل قبل نیست. چون من یاد گرفتم که هیچکس کامل نیست. من مشکلی با این قضیه ندارم.»
به کودک یاد بدهیم که هیچکس کامل نیست. همهی افراد ممکن است گاهی اشتباه کنند؛ حتی خود او. اما اشتباه کردن به معنی بد بودن نیست. به او بگوییم که نمیتواند انتظار داشته باشد همه مطابق خواستهی او رفتار کنند؛ چون افراد سلیقههای متفاوتی دارند. پذیرش واقعیتها به کودک کمک میکند تا نسبت به خودش و دیگران احساس بهتری داشته باشد.
«من خوب هستم» مناسب کودکان ۳ تا ۷ است. برای تهیهی این کتاب میتوانید به اپلیکیشنهای طاقچه و کتابراه مراجعه کنید.