من اعتماد به نفس دارم… من صندلی نیستم!
کودکان با اعتماد به نفس پایین نمیتوانند بهراحتی دربارهی تواناییها و خواستههایشان صحبت کنند. آنها نمیتوانند از حق خود دفاع کنند.
«اولین روزی که زرافه به جنگل رفت، حس کرد که یک جای کار مشکل دارد. میشود من هم روی این صندلی بنشینم؟ صندلی؟ من که صندلی نیستم! زرافه فهمید که باید خیلی زود همه چیز را روشن کند. اما او اصلا نمیتوانست حرفش را بگوید.»
بعضی از کودکان در مقابل سوءتفاهم و سوءاستفادهی دیگران نمیتوانند بهدرستی از حق خود دفاع کنند. این کودکان معمولا اعتماد به نفس پایینی دارند. کودکان با اعتماد به نفس پایین نمیتوانند بهراحتی دربارهی محدودهی تواناییها و خواستههایشان صحبت کنند.
به همین دلیل زمانیکه فعالیت یا نقشی به آنها تحمیل میشود؛ برخلاف میل باطنی خود آن را میپذیرند. بهجای قاطعیت در گفتار و رفتار، منفعل هستند و از حقشان میگذرند. بنابراین لازم است مهارتهای شناختی و ارتباطی کودکان که پیشزمینهی تقویت اعتماد به نفس است؛ رشد پیدا کند. اعتماد به نفس بالا به کودکان کمک میکند تا بتوانند با رفتاری شجاعانه و توام با احترام از حقوق خود دفاع کنند.
شناخت خود با کتاب من صندلی نیستم
کتاب «من صندلی نیستم» را «راس بوراک» نوشته و تصویرگری کرده است. او سالهاست که در زمینهی طراحی شخصیتهای انیمیشنی فعالیت میکند. «راس بوراک» از مهارت و توانایی خود در خلق شخصیتهای جذاب این کتاب بهره برده است. «من صندلی نیستم» جزو کتابهای تصویری تقسیمبندی میشود؛ یعنی تصاویر هم میتوانند داستان را روایت کنند.
در جریان داستان، اتفاقهای خندهداری میافتد و نویسنده توانسته است هنرمندانه پیام خود را در میان همین اتفاقات به کودک منتقل کند.
شخصیت اصلی داستان یک زرافه است؛ که از لحظهی ورودش به جنگل، همهی حیوانات او را با صندلی اشتباه میگیرند. نهتنها حیوانات، بلکه انسانها هم از این زرافهی خالخالی بهعنوان صندلی استفاده میکنند. حالا زرافه باید به دیگران ثابت کند که صندلی نیست و کسی اجازه ندارد روی او بنشیند.
کتاب «من صندلی نیستم» در قالب یک داستان فانتزی، مفهوم دفاع کردن از حریم شخصی و حقوق فردی را با بیانی شیوا و طنزگونه برای کودک توضیح میدهد.
کتابی دربارهی اهمیت حرف زدن
کودک لازم است نسبت به خود واقعیاش شناخت داشته باشد. او باید بداند از چه چیزهایی لذت میبرد. چه موقعیتهایی باعث ناراحتی او میشوند. کدام فعالیتها را میتواند بهخوبی انجام دهد و از عهدهی چه کارهایی برنمیآید. وقتی کودک نسبت به تواناییها و علائقش شناخت پیدا کرد، باید یاد بگیرد که با اعتماد به نفس دربارهی آنها حرف بزند؛ تا دیگران دید درستی نسبت به واقعیت او پیدا کنند.
کتاب «من صندلی نیستم» به کودک یاد میدهد برای مقابله با سوءاستفادهی اطرافیان، علاوه بر شناخت خود لازم است احساس و نظرش را نسبت به آن مسئله بیان کند؛ تا جسم و روان خود را از آسیب محافظت کند. همانطور که زرافه بعد از امتحان کردن راههای مختلف برای دفاع از حریم خود، سرانجام با حرف زدن میتواند به خواستهاش برسد.
«زرافه میداند چه کسی است. اما نمیداند چطور خودش را به بقیه اثبات کند و به آنها بفهماند که دربارهی او اشتباه فکر میکنند؛ چون اعتماد به نفس کافی ندارد. او پیش خودش فکر میکند که مگر دیگران ظاهر من را نمیبینند؟! و برای حل مشکل خود راههای مختلفی را امتحان میکند. زرافه اعتراض میکند، غر میزند و حتی برای اینکه به دیگران بفهماند که با صندلی متفاوت است، دست به کار میشود و یک صندلی میسازد. اما هیچکدام از این راهها فایده نداشتند. تا اینکه زرافه تصمیم میگیرد بهجای فرار کردن حرف بزند و خود را معرفی کند.»
هنگام خواندن کتاب ممکن است برای کودک هم سوال پیش بیاید: که مگر حیوانات و انسانها ظاهر زرافه را نمیبینند؟ نویسنده در ادامهی روایت خود، به کودک نشان میدهد که تا وقتی زرافه شروع به حرف زدن نکرده و شخصیت واقعیاش را معرفی نمیکند، برای دیگران اصلا اهمیتی ندارد که زرافه چه کسی است. این سوتفاهم سرآغاز سوءاستفاده از زرافه میشود.
هر کسی ممکن است دچار سوءتفاهم شود
پیام نهایی داستان این است که هر کسی امکان دارد به دلیل شناخت نادرست دچار سوتفاهم شود. بنابراین خواندن این کتاب به گسترش دید کودک نسبت به مسائل پیرامونش کمک میکند. او متوجه میشود که باید قبل از اقدام به هر کاری شناخت پیدا کرد؛ تا ناخواسته به کسی آسیبی وارد نشود. در انتهای داستان زرافه نیز به دلیل عدم شناخت، مانند حیوانات دیگر دچار سوءتفاهم میشود.
«زرافه که مدتها با صندلی اشتباه گرفته میشد، حالا خودش لاک پشت را با تخته سنگ اشتباه گرفته و روی آن نشسته است.»
نویسنده بهجای نگاه خطی و حل شدن مسئله بهطور کامل در پایان، هوشمندانه داستان را در این قسمت تمام میکند؛ تا متاثر بودن از رفتار یکدیگر و فرآیند چرخهای ایجاد مشکلات را به کودک نشان دهد.
من صندلی نیستم، کتابی مناسب برای بلندخوانی
شکل نوشتاری کلمات کتاب «من صندلی نیستم» متفاوت است. بعضی از کلمات بزرگ یا کوچک نوشته شدهاند. این نوع نوشتاری مناسب بلندخوانیست. ما میتوانیم صدای خود را هنگام خواندن کتاب به نسبت اندازهی آن کلمات بلند یا آهسته کنیم؛ تا شنیدن آن برای کودک جذابتر باشد.
کتاب «من صندلی نیستم» برای گروه سنی ۵ سال به بالا مناسب است. این کتاب در اپلیکیشنهای فیدیبو و طاقچه قابل دسترس هست.