چگونه به کودکان کمک کنیم تا با شکست کنار بیایند؟
ما بهعنوان والدین یا سرپرست باید به کودکمان بیاموزیم که در مواجهه با شکست و احساس ناکامی چگونه رفتار کند.
کودکان در برابر احساس ناکامی رفتارهای مختلفی را از خود نشان میدهند؛ مثل پرتاب کردن اشیا، آسیب به خود یا دیگران، جیغ کشیدن و… . علت بروز این رفتارهای تکانشی در کودکان، عدم آگاهی از واکنشهای مناسب و ناتوانی در مدیریت احساس است. در چنین شرایطی نوع رفتار والدین یا سرپرست با کودک از اهمیت بالایی برخوردار است. ما بهعنوان والدین یا سرپرست باید به کودکمان بیاموزیم که در مواجهه با شکست چگونه رفتار کند.
چطور تحمل ناکامی را در کودک افزایش دهیم؟
لازم است با آموزشهای مناسب به کودک، تحمل ناکامی را در او افزایش دهیم. تحمل ناکامی باعث میشود کودک انگیزهی خود را برای انجام فعالیتها از دست ندهد و دوباره تلاش کند. افزایش تحمل ناکامی همچنین در روابط کودک با همسالان خود و در آینده با افراد جامعه تاثیر بسیار مثبتی دارد. چون او واقعیت زندگی را پذیرفته است و برای اینکه همیشه بهترین باشد، به دیگران صدمه نمیزند.
با کودک همدلی کنیم
خیلی اوقات ما در شرایط ناکامی کودک، بهدنبال ارائهی راهحل هستیم و سراغ آموزش میرویم. یعنی وقتی کودک از شکست و بهترین نبودنش ابراز ناراحتی میکند؛ از چنین جملاتی استفاده میکنیم: «عیب نداره!»، «بازی برد و باخت داره!»، «همیشه که نباید اول بود!»، «بیشتر تلاش کن!». اما این توضیحات در آن لحظهای که کودک از شکستش ناراحت و عصبانی شده است؛ فایدهای ندارد.
مهمترین و اولین اقدام در لحظهای که کودک ناکامی را تجربه کرده، همدلی کردن با اوست. مثلا اگر کودک از اینکه در بازی برنده نشده عصبانیست؛ دستش را بگیریم، به چشمهایش نگاه کنیم و بگوییم: «میدونم باختن خیلی سخته، تو حق داری ناراحت باشی. من هم جای تو بودم ناراحت میشدم. الان دوست داری دوباره بازی کنی یا نه؟» با شنیدن این جملات کودک حس میکند ما او را درک کردهایم و بنابراین بهتر میتواند هیجانات خود را کنترل کند.
مهمترین و اولین اقدام در لحظهای که کودک شکست و ناکامی را تجربه کرده، همدلی کردن با اوست.
به کودک احساس امنیت دهیم
هنگامیکه کودک احساس ناکامی را تجربه میکند، میتوانیم با کلام و رفتارمان به او احساس امنیت دهیم. به کار بردن جملاتی مثل: «عزیزم، بیا ببینیم چه کار کنیم تا این دفعه موفق بشی؟»؛ باعث میشود کودک ما را در کنار خود ببیند و شدت ناراحتی یا خشم ناشی از ناکامی در او کم شود.
درحالیکه استفاده از جملاتی مثل: «نمیدونم با تو چه کار کنم!» یا «خستهم کردی!»، این پیام را به کودکمان منتقل میکند که ما در برابر هیجانات منفی یا شدید او احساس ناتوانی و درماندگی میکنیم. چنین برداشتی میتواند باعث احساس ناامنی در او شود و حس ناکامی را بیشتر کند.
به کودک اجازه دهیم ناکامیهای ساده را تجربه کند
الگوی رفتاری ما با کودک، ناخودآگاه روی رفتار او اثرگذار است. اگر همیشه تمام نیازها و خواستههای کودک را برآورده کنیم و یا برعکس خیلی سختگیرانه رفتار کنیم، هر دو شیوهی رفتاری باعث میشود او نتواند ناکامی را تحمل کند. ما میتوانیم در رفتارهای سادهی روزمره به کودک اجازه دهیم ناکامی را تجربه کند.
مثلا اگر کودک غذای ما را دوست ندارد و با ناراحتی ظرف غذا را پس میزند، بهجای اینکه فورا برای او غذای دیگری آماده کنیم؛ به او بگوییم: «میفهمم که این غذا رو دوست نداری، ولی من برای درست کردنش زحمت کشیدم. الان غذای دیگهای نداریم.» اینجا کودک با پیامد رفتارش که همان تجربهی گرسنگیست مواجه میشود و میفهمد همیشه همهچیز مهیا نیست. از طرف دیگر یاد میگیرد که باید برای زحمت دیگران ارزش قائل شود و نمیتواند هر رفتاری را بروز دهد.
سبک تربیتی سختگیرانه و اینکه توقع داشته باشیم کودک همهی کارها را به بهترین شکل ممکن انجام دهد؛ باعث میشود او نیز نسبت به خودش همین توقع را پیدا کند و به این باور برسد که اگر همیشه بهترین نباشد، دوستداشتنی نیست و کوچکترین ناکامی در زندگی را تاب نمیآورد.
به رفتارهای سادهی کودک اهمیت دهیم
کودک با تجربهی برد، مورد تشویق قرار میگیرد و به همین خاطر احساس شایستگی میکند. بهتر است تایید و تشویق در کودک را وابسته به کامل بودن، بردن و نتیجهی نهایی یک فعالیت خاص نکنیم. ما میتوانیم احساسمان را نسبت به رفتارهای سادهی کودک که مناسب هستند بگوییم و برای او موقعیتهایی را فراهم کنیم که بدون بهترین بودن، احساس شایستگی کند.
مثلا به او بگوییم: «خیلی خوشحال شدم که لباست رو مرتب کردی.» کودک با دیدن این واکنشها در مقابل رفتارهای خود، میفهمد همیشه بهترین بودن احساس شایستگی نمیآورد. همین امر باعث میشود مواقعی که با شکست روبرو میشود، احساس بیارزشی نکند؛ چون ظرفیتی از احساس شایستگی در موقعیتهایی غیر از بردن در او ایجاد شده است.
شرایط لذت بردن از یک فعالیت را برای کودک فراهم کنیم
یکی از بهترین کارهایی که به افزایش تحمل ناکامی در کودک کمک میکند، بازیهای بدون برد و باخت است. ما با فراهم کردن فرصت چنین بازیهایی، توجه کودک را به آن بخش از زندگی که لذت بردن از یک مسیر و فعالیت است؛ جلب می کنیم. بنابراین کودک یاد میگیرد اصل، لذت بردن از آن فعالیت است، نه برنده شدن.
از ناکامیهای کودکی گذر کن!
«آدمی در دوران کودکی لوح سپیدیست که اتفاقهای دور و برش بر ضمیرش نقشی ماندگار میزنند. کودک در سالهای نخستین زندگیاش بیش از همه با والدینش تماس دارد و تاثیری که از آنها میپذیرد با هیچچیز دیگری برابری نمیکند. روابط والدین با فرزندان پر فراز و نشیب و همراه با آسیبهای ناخواسته است. حتی بهترین پدر و مادرها ناخواسته به فرزندشان آسیب وارد میکنند.»
کتاب «از ناکامیهای کودکی گذر کردن» ترجمهی «نادیا فغانی» را «نشر هنوز» منتشر کرده است. در سایت شهر کتاب آنلاین در دسترس است.