سفر به دنیای درون کودکان با نگاهی بر فیلم زود باش زود باش
فیلم c’mon c’mon (زود باش زود باش یا بیخیال بی خیال) درامی ساده درباره روابط انسانیست. که اهمیت خوب شنیدن، گفتگو و بیان احساسات را یادآوری میکند.
«میخوام چندتا سوال ازت بپرسم. شاید هیچ جواب درست و غلطی هم وجود نداشته باشه. وقتی به آینده فکر میکنی چطور تصورش میکنی؟ مثلا طبیعت رو چطور تصور میکنی؟ شهرت چه تغییری خواهد داشت؟ خانوادهها مثل قبل میمونن؟ چی توی ذهنت میمونه و چی رو از یاد میبری؟ چی تو رو میترسونه؟ چه چیزی تو رو عصبانیت میکنه؟ احساس تنهایی میکنی؟ چی باعث خوشحالیت میشه؟»
فیلم C’mon C’mon «زود باش زود باش» داستان یک برنامهساز رادیویی به نام «جانی» است؛ که تصمیم میگیرد به درخواست خواهرش برای مدتی از پسر او «جسی» مراقبت کند. در این میان «جانی» برای شرایط کاری مجبور میشود از لسآنجلس به نیویورک برود که «جسی» را نیز با خود همراه میکند. با شروع سفر چالشهای ارتباطی میان آنها آغاز میشود. این فیلم درامی ساده و صمیمی دربارهی روابط انسانیست؛ که اهمیت خوب شنیدن، گفتگو و بیان احساسات را یادآوری میکند. فیلم «زود باش زود باش» (2021 C’mon C’mon) با نگاهی موشکافانه رابطهی میان کودکان و بزرگسالان را به تصویر میکشد و مخاطب را با دنیای ذهن آنها همراه میکند.
نظرات کودکان و نوجوانان را بشنویم
نکتهی برجستهی فیلم «زود باش زود باش» که از آغاز آن به چشم میآید، اهمیتیست که برای کودکان و نوجوانان بهعنوان افرادی صاحب نظر و دارای نگرش قائل است. فیلم «زود باش زود باش» (2021 C’mon C’mon) با مصاحبهی «جانی» از کودکان و نوجوانان دربارهی احساسات و چشمانداز آیندهی زندگیشان شروع میشود. این مصاحبهها در بخشهای مختلف فیلم با بچههایی در شرایط و سنین مختلف تکرار میشود. بچهها با پاسخ به سوالات جانی، دغدغهها و نظرات خود را مطرح میکنند. در واقع مخاطب این پرسشها به نوعی ما بزرگسالان هستیم. اینکه ما چقدر توانستهایم دنیا را پیش چشم کودکان و نوجوانان زیبا جلوه دهیم که آنها به زندگی و آینده امیدوار شوند؟
گفتگوی با کودکان و نوجوانان، این امکان را فراهم میکند که با شنیدن نظرات آنها، به خواستهها و نیازهایشان پی ببریم تا بتوانیم روشهای مناسبی برای تحقق آنها پیدا کنیم. از طرف دیگر آنها با به اشتراک گذاشتن دیدگاههای خود، حس مهم بودن و ارزشمندی پیدا میکنند.
نیازهای کودک بد سرپرست را بشناسیم
آنچه در فیلم «زود باش زود باش» بهدرستی اشاره و پرداخت شده، شناختیست که «جانی» بهمرور زمان نسبت به «جسی» پیدا میکند. «جانی» بهعنوان سرپرست خواهرزادهی خود سعی میکند ابتدا مشخصات فردی و عادتهای «جسی» را بشناسد. او علاوه بر این، نسبت به شرایط «جسی» در فضای خانواده نیز اطلاعاتی به دست میآورد. پدر «جسی» که مبتلا به بیماری پارانوئید است، نمیتواند مسئولیت زندگی و نقش پدری خود را بهدرستی ایفا کند.
همهی این اطلاعات به «جانی» کمک میکند تا بتواند با «جسی» همذاتپنداری کند. حالا او میتواند از دریچهی نگاه این کودک مسائل را ببیند و حرفهایش را بهدرستی بشنود.
نیازهای کودک بدسرپرست مانند کودکان دیگر است. او نیز مــهــر و توجه واقعی والدین خود را میخواهد. اما به دلیل شرایط تحمیلشده مثل بیماری جسمی یا روحی والدین و یا وضعیت نابسامان زندگی، پاسخ مناسبی را برای نیازهایش دریافت نمیکند. این مسئله باعث فشار روحی در کودک میشود و او را با چالشهای زیادی روبرو میکند.
احساس ترس، تنهایی و عدم اعتماد به اطرافیان از جمله مسائلیست که کودک بد سرپرست معمولا با آنها درگیر است. بنابراین یک سرپرست جدید برای اینکه بتواند ارتباط خوبی با این کودک برقرار کند، باید نسبت به پیشینه و تجربیات او آگاهی پیدا کند.
به والد تنها کمک کنیم
«ویو» مادر «جسی»ست. که بهتنهایی مسئولیت زندگی را بهعنوان والد تکسرپرست بر عهده گرفته است. او در برههای از زندگی خود، از مادرش نگهداری میکرده و اکنون باید کنار همسر بیمارش در شهری دیگر باشد. از طرفی نمیتواند «جسی» را تنها بگذارد. بنابراین از برادر خود «جانی» میخواهد برای مدتی از فرزندش نگهداری کند.
نماهای مربوط به چالشهای زندگی «ویو» در تعامل با «جسی» و بخشهای مختلف زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی و شغلیاش یادآوری برای هوشیاری نسبت به افراد زیادیست که در اطراف هر یک از ما شرایط مشابهی را تجربه میکنند.
فردی که تمام مسائل زندگی از جمله تربیت و نگهداری کودک با اوست و همسرش را به دلایل مختلف کنار خود ندارد، به مرور دچار فرسودگی جسمی و روحی میشود. این مشکل بهویژه در زنان سرپرست خانوار بیشتر وجود دارد.
زنان سرپرست خانوار به دلایل مختلف مجبورند همزمان معیشت خانواده و سرپرستی یک یا چند فرزند را عهدهدار شوند. آنها به دلیل مسئولیت سنگینی که برای ادارهی زندگی فرزندانشان، و گاهی دیگر افراد خانواده بر دوش دارند، معمولا در وضعیت نامناسبی قرار میگیرند. همواره حمایت موسسههای خیریه یا دیگر نهادهای اجتماعی مانند سازمان بهزیستی، در کم کردن مشکلات این زنان موثر بوده است. هرکدام از ما نیز در حد توانمان میتوانیم با حمایتهای مالی و اجتماعی، در کنار زنان سرپرست خانوار باشیم.
با دنیای کودک همراه شویم
«جسی» پسربچهی ۹سالهایست؛ که در تخیلات خود دوست دارد نقش بچههای یتیم را بازی کند و با مادرش این بازی خیالی را انجام میدهد. «ویو»، مادر «جسی» با او در داستانپردازیهایش همراه میشود. اما «جانی» چون فرزندی ندارد و در رفتار با کودک بیتجربهست، طور دیگری به خواهرزادهاش واکنش نشان میدهد. نوع رابطهی «جانی» با خواهرزادهاش در ابتدا منطقی و جدیست. اما جانی به مرور زمان متوجه میشود که چطور باید با این پسربچه رفتار کند؛ تا بتواند خود را به دنیای او نزدیک کند.
«زود باش زود باش» نشان میدهد که تمایل «جسی» برای بازی در نقش یک بچهی یتیم، نوعی مکانیسم دفاعی در برابر فشار و استرس نداشتن رابطهی مناسب با والدین است. او به دلیل شرایط نامناسب زندگی خود و رابطهی گذشتهی «جانی» با مادرش، در قسمتی از فیلم ادعا میکند هیچچیز طبق برنامه پیش نمیرود و بیشتر حرفها بیمعنی هستند. از این جهت یکی دیگر از معانی c’mon c’mon را «بیخیالی» هم میتوان برداشت کرد؛ که در بیان و نگاه «جسی» به مسائل پیرامونش نمود پیدا میکند. «جانی» با درک درست مسائل و تجربیاتی که «جسی» داشته است، در تخیلات کودکانه او قدم میگذارد.
خیالپردازی کودک، افکار و تصاویری در ذهن او هستند که واقعیت ندارند. او با این خیالپردازیها میخواهد با ما ارتباط برقرار کند و افکار، احساسات و آرزوهایش را نشان دهد. تخیل و رویاها برای کودک مفید هستند و به پرورش خلاقیت، رشد شخصیت و پیشرفت مهارتهای ارتباطی او کمک میکنند.
با خیالپردازی کودکان همراه شوید
نوع همراهی و پاسخ دادن ما به تخیلات کودک اهمیت زیادی دارد. بسیاری از اوقات ممکن است ما ندانیم به حرفها و سوالهای عجیب کودک چه واکنشی نشان دهیم که خیالات او سرکوب یا افسارگسیخته نشوند. در این شرایط بهتر است به او بگوییم که برای جوابش به زمان نیاز داریم؛ چون احساس تردید در ما، کنجکاوی بیشتر کودک را به دنبال دارد.
با افزایش آگاهی از طریق مطالعه و کمک گرفتن از یک روانشناس، میتوانیم شیوهی درست همراهی با دنیای خیالی کودک را برگزینیم. رفتار صحیح ما، به رشد و پیشرفت کودک از طریق همین تخیلات کمک میکند.
برای احساسات کودک ارزش قائل شویم
«جانی» از درک و بیان احساسات خود ناتوان است و بهای آن را با قطع رابطه با تنها خواهرش (به دلیل دشواریهای نگهداری از مادر آلزایمری) و شکست در رابطهی عاطفی پرداخته است. از سوی دیگر «جسی» پسربچهای حساس است؛ که مسائل خانوادگی و بیماری پارانوئید پدرش، باعث مشکلاتی مثل احساس ترس و تنهایی در او شده است.
فیلم نشان میدهد این دو نفر سرانجام در سایهی ارتباط مناسب با همدیگر، احساس بهتری را تجربه میکنند. آنها به تدریج میتوانند احساسشان را برای یکدیگر بیان کنند و آن را به شیوهی سالم ابراز کنند. این نوع از ارتباط در نهایت باعث میشود «جانی» و «جسی» به سطح بالاتری از درک متقابل برسند که نتیجهی آن به وجود آمدن احساس آرامش در آنهاست.
یکی از ویژگیهای مثبت شخصیتی در یک انسان، شناخت احساسات، پذیرش و توانایی بیان آنهاست. زمانیکه فرد احساس خود را میشناسد و به دلیل آن پی میبرد، میتواند بر افکار و رفتار خود تسلط داشته باشد.
اما بعضی از افراد نمیدانند که چگونه احساساتشان را ابراز کنند؛ که یکی از علتهای آن، سرکوب احساسات در دوران کودکیست. القای باورهایی مثل «مرد که گریه نمیکنه!»، «تو دیگه بزرگ شدی، نباید بترسی یا گریه کنی!»، به کودک این پیام را میدهد که احساساتش مهم نیستند. این مسئله موجب آسیبهای روحی و بروز مشکلاتی در نحوهی برقراری ارتباط او با دیگران میشود.
درحالیکه آشنا شدن کودک با احساسات خود و توانایی بیان آن، به او کمک میکند تا رفتارهای بهنجار بیشتری از خود نشان دهد. مثلا کودکی که میتواند بگوید از موضوعی ناراحت است، آمادگی بهتری برای حل صلحآمیز آن مسئله دارد.
فیلم زود باش زود باش یا «بیخیال بی خیال» (2021 C’mon C’mon) با پیامهای زیبای خود مخاطب را به تامل وا میدارد. برای تماشای این فیلم بسیار ارزشمند، میتوانید به اپلیکیشنهای فیلیمو و نماوا مراجعه کنید.