نگرانی شبیه ابر است
احساس نگرانی یا اضطراب گاهیاوقات در روند زندگی کودک امری عادیست. اضطراب کودک میتواند ناشی از عدم شناخت او نسبت به افراد و موقعیتهای جدید باشد.
«بعضی روزها نگران میشویم. نگرانی شبیه ابر است؛ ابری سیاه که آسمان روزمان را تیره و تار میکند. نباید بیش از اندازه به ابر نگرانی توجه کنیم. هرچه بیشتر فکر کنیم، اوضاع بد و بدتر میشود؛ خیلی بدتر از آن چیزی که واقعا هست.»
احساس نگرانی یا اضطراب گاهیاوقات در روند زندگی کودک امری عادیست. اضطراب کودک میتواند ناشی از عدم شناخت او نسبت به افراد و موقعیتهای جدید باشد. ما باید به او یاد بدهیم که چطور بر اضطراب و نگرانی خود غلبه کند. اما اگر کودک همچنان نمیتواند با احساس اضطراب خود کنار بیاید، بهتر است با یک روانشناس مجرب مشورت کنیم.
کتابی برای آشنایی کودکان با احساس اضطراب
«نگرانی شبیه ابر است» را «شونا آینز»، متخصص روانشناسی بالینی و جنایی تالیف کرده است. او با بهرهگیری از دانش خود، احساس نگرانی را برای کودکان معرفی میکند و به مشکلات مربوط به آن میپردازد. درنهایت با زبانی کودکانه، راهحلهایی ساده و کارآمد برای رهایی از این حس ارائه میدهد. در انتهای کتاب نیز نویسنده در سخنی با والدین، متخصصان و مراقبان کودک، دربارهی مفهوم اضطراب کودکان و نحوهی برخورد با احساس نگرانی آنها نکاتی را شرح میدهد.
ارائهی راه حل ساده به کودک برای رهایی از احساس نگرانی
حرف زدن دربارهی نگرانی
به کودک یاد بدهیم بهجای تحمل فشار روحی ناشی از نگرانیها، دربارهی آنها حرف بزند. وقتی کودک با حرف زدن، بازخوردهای مناسبی دریافت میکند؛ تا حد زیادی به آرامش میرسد. کتاب «نگرانی شبیه ابر است» اهمیت حرف زدن دربارهی اضطرابها را بهعنوان یکی از راهکارهای رهایی از این احساس ناخوشایند به کودک نشان میدهد:
«هرکس یکجور با نگرانی میجنگد. بعضیها با دوستان و عزیزانشان دربارهی نگرانی حرف میزنند. حرف زدن دربارهی نگرانی، تحملش را آسانتر میکند. بعضیها کمکمان میکنند فکرهای جورواجورمان را مرتب کنیم؛ یا با شنیدن حرفهایشان احساس کنیم بالاخره همهچیز خوب میشود.»
سرگرم شدن با فعالیتهای دوستداشتنی
کودکی که در طول روز به بازی و فعالیتهای مورد علاقهاش مشغول است، بهتر میتواند بر احساس اضطراب خود غلبه کند. چون دیگر فرصتی برای پرداختن به افکار نگرانکننده ندارد. از کودکمان بپرسیم دوست دارد چه کاری انجام دهد و شرایط انجام آن فعالیت را تا حد امکان برای او فراهم کنیم. درصورت مهیا نبودن شرایط، فعالیت دیگری را به انتخاب کودک جایگزین نماییم.
بازی کردن، کتاب خواندن، انجام کارهای هنری از جمله فعالیتهای لذتبخش برای کودک است. کتاب به زبان ساده برای کودک توضیح میدهد که چطور با پرداختن به کارهای مورد علاقهی خود، میتواند بر احساس اضطراب غلبه کند:
«بعضیهای دیگر، آنقدر سرشان را با کارهای مختلف گرم میکنند تا نگرانی کاملا از یادشان برود. وقتی کارهایی را که دوست داریم انجام میدهیم، نگرانی خودبهخود پی کارش میرود.»
ریلکسیشن یا تنآرامی
آموزش ریلکسیشن یا تنآرامی به کودک، برای کاهش افکار منفی و استرسزا در او بسیار موثر است. به کودک یاد بدهیم در حالت درازکشیده و در چند مرحله، هر بار ماهیچههای یک عضو را منقبض کند و پس از چند ثانیه رها کند. سپس از او بخواهیم یک نفس عمیق بکشد، بهطوریکه دیگر جایی برای هوای بیشتر نداشته باشد. برای چند ثانیه نفس را نگه دارد و بازدم خود را بهآرامی از دهان خارج کند. کتاب در بخش دیگری به مفهوم ریلکسیشن برای رهایی از احساس اضطراب اشاره کرده است: «بعضیهای دیگر هم برای جنگیدن با نگرانی، حسابی به بدنشان میرسند. نفس عمیق میکشند و دست و پای خود را کش و قوس میدهند. اینطوری نگرانی پا به فرار میگذارد.»
پذیرش واقعیتهای زندگی
ما میتوانیم درموقعیتهای مختلف، کودک را با واقعیتهای زندگی آشنا کنیم. وقتی کودک متوجه میشود که همیشه شرایط زندگی یکسان نیست، کنار آمدن با شرایط ناشناخته برای او راحتتر میشود. کتاب «نگرانی شبیه ابر است» مفهوم واقعیتهای زندگی را خیلی ملموس برای کودک توضیح داده است:
«روزهایی که خورشید زیبا میتابد و ما را دعوت میکند از خانه بیرون برویم؛ روزهایی برای دویدن، پریدن و بازی کردن در هوای آزاد. بعضی روزها پشت سرهم میخندیم و ورجهوورجه میکنیم؛ روزهایی که صورتمان از شادی حسابی سرخ میشود. اما بعضی روزها چنگی به دل نمیزنند؛ روزهایی که کار کمی سخت میشود. روزهایی پر از آفتاب و خنده و مهربانی یا حتی روزهایی که هنوز نیامدهاند… بعضی روزها بینظیرند، بعضی روزها سخت و دشوار. کنار گذاشتن نگرانی، تاریکترین روزها را هم کمی آفتابی میکند.»
کتاب «نگرانی شبیه ابر است» برای گروه سنی ۵ تا ۹ سال مناسب است. این کتاب در اپلیکیشن فیدیبو و سایت انتشارات مهرسا قابل دسترسیست.