کودکان و عبور از اضطراب
اضطراب و شرایط استرسزا برای بزرگسالان و کودکان همیشه وجود دارد. ما بهطور مدام در معرض انواع بحرانها و ناملایمات قرار میگیریم اما خطر زمانیست که این شرایط به یک درگیری مزمن بدل شود.
اضطراب احساسی ناخوشایند با ترکیبی از ناآرامی، ترس یا نگرانی پیوسته برای یک اتفاق یا یک نتیجه در آینده است، هم کودکان و هم بزرگسالان در موقیتهای مختلفی مثل بیماری، امتحان، تغییر در محل زندگی و… از اضطراب رنج میبرند .بهطور متوسط و در شرایط معمول حدود ده تا بیست درصد کودکان علائم اضطراب را بارها و بارها تجربه میکنند.
علائم اضطراب در کودکان به صورتهای مختلفی مانند نوسانات خلقی، خستگی، عدم اعتماد به نفس، تغییرات در خواب و خوراک، بیقراری، ضعف در تمرکز، کجخلقی یا عصبانیت بروز میکند.
در شرایط گوناگون، اضطراب بسته به شدت آن و زمانی که کودک را درگیر کرده است سنجیده میشود. در صورتی که علائم اضطراب در کودک کمتر از دو هفته ادامه یابد، راهکارهای سادهی تغییر در ساختار و شیوهی زندگی میتواند تاثیر گذار باشد. اما اگر علائم با شدت زیاد و زمان طولانی در کودک مشاهده شود میبایست از روانشناس یا روانکاو جهت بازگرداندن شرایط عادی و آرامش، کمک گرفت.
در شرایط بحرانی مانند سیل، زلزله، آتشسوزی، بیماری، اپیدمی و … احساس ناخوشایند و ناتوانی در غلبه بر این احساس میتواند علاوه بر اختلال در زندگی یک فرد بالغ، کودکان را نیز با مشکلات روانشناختی مواجه کند. برای گذر از شرایط بحران و اضطرابهای ناشی از آن به تمرین راهکارهای عملی برای ثبات و آرامش فردی و انتقال آرامش به کودکان نیاز داریم.
برای عبور کودکان از اضطراب چه کنیم؟
با کودکان همدلی کنید:
کودکان تحت تاثیر فضای منفی بیرونی، دچار نگرانی و خیالپردازیهای منفی میشوند. لازم است بدون قضاوت یا نفی افکار و خیالپردازیهای او، با دقت به حرفهایش گوش داده و برای شناخت احساسهای ناخوشایند درونیاش بدون ارائهی راهحل، کمک کنید.
به کودک یادآوری کنید که با ترسهای خود روبهرو شود و از آنها فرار نکند. به او بیاموزید که کمبودها و نقصها همیشه وجود دارند و نیازی نیست که همه چیز کامل و بدون ایراد باشد.
شرایط را بدون تحریف، مورد مشاهده قرار دهید:
کودکان تیزبین و باهوشند و در شرایط بحرانی، انکار و وارونهسازی آنها را دچار بیاعتمادی و سانسور احساسات میکند. لازم است شرایط را بهصورت قابل درک برای کودک توضیح داده و نکات مثبت و منفی موجود را با او مورد بررسی قرار دهیم و برای آنها راهکار قابل اجرا و منطقی پیدا کنیم.
به هیجانات او واکنش منفی نشان ندهید:
کودکان به بروز هیجانات خود در محیط امن و قابل اعتماد نیاز دارند. بهعنوان فرد بالغ هیجان کودک را مورد پذیرش قرار دهید و اجازه دهید تا با احساسات و نیازهای درونیاش بهتر مواجه شود.
او را تشویق کنید تا روی احساسات منفی خود نامگذاری کرده و در مورد آن توضیح دهد.
احساسات منفی را مانند احساسات مثبت، عادی و منطقی نشان دهید. اگر کودک نیاز به بروز بیرونی احساسات منفی خود (مثل گریه کردن) داشت، برای او فرصت و امکان بروز احساساتش را بدون قضاوت و برچسب زدن ایجاد کنید.
فضای خلاقیت و بازی ایجاد کنید:
کودکان میتوانند از هر موقعیت و شرایطی در ذهن خود داستان و بازی خلق کنند. با آنها همسو شوید. ترسهای درونی را با نقاشی، کاردستی، قصهسازی و بازی؛ به خلاقیت تبدیل کنید.
عبور از شرایط بحرانی و اضطراب، همراه با بازی برای کودکان امکانپذیرتر خواهد بود.
تسلیم نشوید
اضطراب و شرایط استرسزا همیشه وجود دارد. ما بهطور مدام در معرض انواع بحرانها و ناملایمات قرار میگیریم اما خطر زمانیست که این شرایط به یک درگیری مزمن مبدل شده و موضوع اضطرابزا در کودک طوری نهادینه شود که او برای چیزهای متفاوتی احساس اضطراب کند.
آنچه از نظر علمی واضح است اضطراب و استرس درمانپذیر است و آنچه اهمیت دارد این است که تسلیم شرایط بحرانی نشده و راههای کاهش اضطراب را بهصورت فردی و با کودکان اطراف خود تمرین کنیم.